-
يكشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۸، ۱۲:۲۱ ب.ظ

آشناترین شاعر گمنام
همهی ما وقتی نام فرید سجادی میآید ، فیلم هایی از ذهنمان گذر میکنند مانند فروشنده ، مغز های کوچک زنگ زده، ایتالیا ایتالیا، لانه زنبور، شبی که ماه کامل شد و خط آتش و . . .
ولی علّت رخ دادن این اتفاق این است که ما به فرید سجادی از جنبهی کارگردانی و بازیگری مینگریم، من خودم تا مدت زمانی پیش از همین دیدگاه به او مینگریستم تا این که از طریق صفحهی اینستاگرام ایشان با شعر های کوتاهشان آشنا شدم.
برای همین باید لقب فرید سجادی را آشناترین شاعر گمنام نامید که آشناترین است از دیدگاه فیلم و سریال و گمنام است از دیدگاه شعر و شاعری.
شعر هایی که از نظر من مخاطبان مخصوص به خود را دارد و همینگونه هم باید باشد زیرا هنر را نباید فدای شهرت کرد که در این صورت هنری باقی نمیماند.
شعر هایی که احساس را برمیانگیزد و این برانگیختن احساس کار هر شاعری نیست.
شعر هایی که به قدری لطیف و ظریف اند که همانند چینی تنهایی سهراب است .
شعر هایی که صاحبش فرید سجادی است . . ..
چند نمونه و گواه :
زیر باران خاطره بودم
که ریسمان خاطره برید و
دردانه های خیال
فرش خیابان شد
زیر باران بودم
که صف صاف درختان
به حرپت کوچه های قدیم
تا کمر خم شد
به حرمت آن شب
که زیر باران بودم
در کوچه های قدیم
.....
با سبیلی باریک و عینکی گرد و کمی اخمو
شب را خواهم سرود
هر شبی دیوانی
هر شبی دیوانی
.....
تشنه ام
کسی نمی نوازدم
که بگویم ای صنم
تشنه ام ؟